{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Client
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۱
[توسط مترجم]
[اسناد و قراردادها]
مشتری
۱
۰
[توسط مترجم]
[روانشناسی]
مراجع
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
سرویس گیرنده
۱
۱
[توسط مترجم]
[مدیریت بازرگانی و MBA]
مشتری
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مشتری
۶
۶
[توسط مترجم]
[مهندسی عمران]
کارفرما
۱
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
مشتری
۰
۱
[توسط مترجم]
[روانشناسی]
درمانجو
۱
۳
[توسط مترجم]
[اسناد و قراردادها]
موکل
معنی Client, معنی Cکهثئف, معنی Client, معنی اصطلاح Client, معادل Client, Client چی میشه؟, Client یعنی چی؟, Client synonym, Client definition,
معنی expect
,
ترجمه expect
به فارسی,
معنی Stovepipes
,
معنی روند، فرایند کردن، بانجام رساندن، تمام کردن، فرا گرد، فراشد مراحل مختلف چیزی، پیشرفت تدریجی ومداوم، جریان عمل مرحله، دوره عمل، طرز عمل، تهیهکردن، مراحلی را طی ,
,
معنی الگوریتم جستجوی هماهنگ
,
ترجمه الگوریتم جستجوی هماهنگ
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی